روزنامه اعتماد
1397/02/18
قدر هنر بدانيم
هر پيشرفتي نيازمند پيشزمينههايي است كه در تئاتر معاصر ما به طور ويژه با حضور عبدالحسين نوشين آغاز ميشود؛ هنرمندي كه بحق بايد از او به عنوان پيشگام تئاتر آكادميك ايران ياد كنيم كه نمايشنامه «وولپن» نوشته بن جانسون را در سال 1323 روي صحنه برد. اما آيا امروز يك سالن تئاتري به نام او وجود دارد؟سال 1348 كه تحصيلاتم در ايتاليا به پايان رسيد اين شانس را به دست آوردم تا خارج از ايران با بعضي آثار سينمايي همكاري كنم.
آن دوران بيشتر به سينما گرايش داشتم اما سال 51 به كشور بازگشتم و زماني كه در دانشكده هنرهاي دراماتيك مشغول به تدريس شدم آشناييام با هنرمنداني مثل پري صابري و زندهياد سمندريان رقم خورد. تا وقتي نخستين همكاريام با زندهياد حميد سمندريان در نمايش «ملاقات بانوي سالخورده» شكل گرفت و اين نقطه آغاز آشناييام با گروه تئاتر «پازارگاد» بود كه فعاليت خود را به همت پري صابري و حميد سمندريان آغاز كرد و ظرف مدت كوتاهي توانست جمعي از بهترينهاي تئاتر و سينماي ايران را كنار يكديگر جمع كند.
وقتي حميد سمندريان پيشنهاد همكاري داد بايد به دنبال سالن نمايشي ميگشتم كه طراحي دكور مورد نظرم در آن قابل اجرا باشد. به همين منظور سالنهاي متعددي ديدم اما فقط يك سالن به كارم آمد و آن سالن تئاتر مولوي بود كه توسط خانم صابري مديريت ميشد. زني تحصيلكرده كه سالن مدرن و باكيفيتي بنا گذاشته بود و از همان مقطع به بعد باب همكاري ما باز شد. وقتي قصد داشت نمايش «شش شخصيت در جستوجوي يك نويسنده» را روي صحنه ببرد، طراحي صحنه را برعهده من گذاشت. البته ما در اجراي دوم با يكديگر همراه شديم چون نمايش پيش از آن يك بار در سال 1342 با ايفاي نقش زندهياد فروغ فرخزاد به صحنه رفته بود.
اصولا نميتوان نقش پري صابري در شكلگيري تالار مولوي را ناديده گرفت؛ سالني كه نمايشهاي حرفهاي در آن روي صحنه ميرفت و تمام آثارش درجه يك بود. البته جا دارد به نقش هنرمنداني مانند هوشنگ حسامي، دكتر كوثر و ديگراني كه در ارتقاي جايگاه اين سالن نقش داشتند اشاره كنم. حضور اينها موجب شد تالار مولوي به جايگاه مستقل و خوبي در كنار تئاتر شهر برسد؛ طوري كه موفق شد تماشاگران خاص خود را نيز پرورش دهد.
فعاليتها ادامه داشت تا اينكه در سال 1359 نمايش «در اعماق» نوشته ماكسيم گوركي به كارگرداني دكتر كوثر در تالار مولوي روي صحنه رفت و بعد از آن، سالن براي مدتي تحت تاثير جريانات ناشي از انقلاب فرهنگي تعطيل شد. حتي امروز وقتي به نام گروه تئاتر «پازارگاد» و تالار مولوي اشاره ميكنم اسامي هنرمندان بزرگي مانند زندهياد پرويز فنيزاده و هما روستا در ذهنم جان ميگيرد؛ چهرههايي كه هيچگاه به دنبال نام نبودند و تمام وقت فقط به هنر فكر ميكردند. همه افراد و گروههاي حاضر در تالار مولوي اينطور بودند. در حقيقت من كه ابتدا به سينما علاقه داشتم به واسطه آشنايي با اين هنرمندان شيفته تئاتر شدم.
معتقدم ريشه پيشرفت خيرهكننده امروز جوانان در عرصه تئاتر، مديون تلاشها و ممارست چنين هنرمنداني است كه بايد قدرشان را بدانيم. تئاتر همان دوران هم در مسير شكوفايي قرار داشت اما پيشامدهاي سياسي و اجتماعي ناشي از انقلاب و جنگ تا حد زيادي مسير را ناهموار كرد و من اميدوارم امروز ديگر اتفاقي رخ ندهد تا همين مسير ادامه پيدا كند.
پرسش اين است كه آيا قدر هنرمنداني مانند پري صابري را ميدانيم؟ چطور از گروه تئاتر «پازارگاد» ياد كنم، بيآنكه از هما روستاي نازنين ياد نكنم؟ بازيگر تحصيلكردهاي كه به دو زبان روسي و آلماني تسلط داشت و علاوه بر استعداد ذاتي، در زمينه تئاتر هم مطالعه كرده بود. آن دوران زنان و مردان تحصيلكرده در اين رشته غنيمت بودند ولي هيچگاه قدر هنر و استعداد بازيگري هما روستا را ندانستيم و من اميدوارم حداقل قدر هنر پري صابري را بدانيم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
دلبسته اين خاكم
شهادت فتاح به نفع روحاني
پاسخ فعالان سياسي اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالگرا به پرسشهاي «اعتماد»: برجام و تحليل سهجناح
وزراي خارجه انگلستان و فرانسه با امريكا اتمام حجت كردند: آخرين تشويقها و تهديدها
تغيير توازن به نفع مقاومت
مروري بر اظهارنظر 7 نفري كه ميخواهند كليد پايتخت را به دست بگيرند: كدام يك برنامه ضد فساد دارند؟
قدر هنر بدانيم
به كجا چنين شتابان
تريبون خيلي آزاد
ثبات مديريتي در ميراث فرهنگي
فقدان سياست شهري
افزايش سطح نفوذ نرم ايران
منافع ماندن در برجام
جايزهاي براي «باركيندو»