روزنامه کيهان
1397/02/11
چشم به راه سپیده
اشاره
تو را غایب نامیدهاند، چون «ظاهر» نیستی، نه اینکه «حاضر» نباشی.
«غیبت» به معنای «حاضر نبودن»، تهمت ناروایی است که به تو زدهاند و آنان که بر این پندارند، فرق میان «ظهور» و «حضور» را نمیدانند، آمدنت که در انتظار آنیم به معنای «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را میخوانند، ظهورت را از خدا میطلبند نه حضورت را. وقتی ظاهر میشوی، همه انگشت حیرت به دندان میگزند باتعجب میگویند که تو را پیش از این هم دیدهاند. و راست میگویند، چرا که تو در میان مائی، زیرا امام مائی، نام تو که به میان میآید، صاحبدلان «دل» از دست میدهند و قرار ازکف مینهند و قافله دلهای بیقرار روی به قبله میکنند و آمدنت را به انتظار مینشینند...رباعی
بر آمدنت جهان تفأل زده است
خورشید دوباره بر زمین پل زده استبرخیز و بیا که در قدومت، حتّی
پاییز به گیسوی خودش گل زده است
زهرا محدّثی خراسانیندبه خوانیم تو را
هر سحر آدینه
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه
تو کدام آینهای؟ صل علی آیینهتو کدام آینهای، ای شرف الشمس غریب
که زد از دوری دیدار تو چشمم پینهاز همه آینهها زلف رها کردهتری
می زنند آینهها سنگ تو را بر سینهلوح محفوظ خدا! آینگی کن یک صبح
که جهان پر شده از آتش و کفر و کینهدر همه آینهها نام تو را کاشتهایم
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه
علیرضا قزوهفصل تقسیم
گل و گندم و لبخند
چشمها پرسش بیپاسخ حیرانیها
دستها تشنۀ تقسیم فراوانیها
با گل زخم، سر راه تو آذین بستیم
داغهای دل ما، جای چراغانیها
حالیا! دست کریم تو برای دل ما
سرپناهی است در این بیسر و سامانیها
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی!
ای سرانگشت تو آغاز گلافشانیها!
فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید
فصل تقسیم غزلها و غزلخوانیها...
سایۀ امن کسای تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عریانیها
چشم تو لایحۀ روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پایان پریشانیها
قیصر امین پورآبروی خاک
ما بیتو تا دنیاست، دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریمای سایهسار ظهر گرم بیترّحم!
جز سایه دستان تو، جایی نداریمتو آبروی خاکی و حیثیّت آب
دریا تویی، ما جز تو دریایی نداریموقتی عطش میبارد از ابر سترون
جز نام آبی تو، آوایی نداریمشمشیرها را گو ببارند از سر بُغض
از عشق، ما جز این تمنایی نداریم!
سلمان هراتیجواب منتظران را
بگو چه خواهی داد
چقدر پنجره را بیبهار بگذاری؟
و یا نیایی و چشم انتظار بگذاریمگر قرار نشد شیشهای از آن میناب
برای روز مبادا کنار بگذاری؟بیا که روز مبادای ما رسید از راه
که گفته است که ما را خمار بگذاری؟درین مسیر و بیابان بیسوار خوشا
به یادگار خطی از غبار بگذاریگمان کنم تو همای گل بدت نمیآید
همیشه سر به سر روزگار بگذارینیایی و همه سررسیدهامان را
مدام چشم به راه بهار بگذاریجواب منتظران را بگو چه خواهی داد
همین بس است که چشم انتظار بگذاری؟به پای بوس تو خون دانه میکنیم و رواست
که نام دیگر ما را انار بگذاریگمان کنم وسط کوچه دوازدهم
قرار بود که با ما قرار بگذاریچراغ بر کف و روشن بیا مگر داغی
به جان این شب دنباله دار بگذاری
سعید بیابانکیموج بر دوش
ز دریای خطر میآییپابهپای سحر از کوه و کمر میآیی
من و دیدار تو؟ افسوس! مگر میآیی؟روح اسطورهایات حاملۀ طغیان است
موج بر دوش ز دریای خطر میآییمیچکد شور ز شولای حماسینامت
آتشین جلوهای، از برج سحر میآییشال سبز تو بر آن گردن الماستراش
یال در یال کدام اسب کهر میآیی؟تشت خورشید ز باروی فلک میافتد
تا ز پشت قلل حادثه در میآییجوی چشمان تو از جاری ایهام پر است
گرم جوشی وگریزان به نظر میآییمیپرد پلک اهورایی تندیس ظهور
غایب حاضر من! کی ز سفر میآیی؟
مرتضی امیری اسفندقهیعنی انتظار...
خانه را آراستن بر یار یعنی انتظار
روی دل گرداندن از اغیار یعنی انتظار
خواب را در چشمگریان، ره ندادن تا سحر
اشک و بیتابی و استغفار یعنی انتظار
در غیاب و در ظهور آن امام منتقم
با عدو آماده پیکار یعنی انتظار
در هوای دوست پاره کردن بند هوا
دادن دل را به دست یار یعنی انتظار
حب دنیا دور دل پیچیده چون مار هوس
در حقیقت کشتن این مار یعنی انتظار
صبح جمعه ناله اَین الحسن، اَین الحسین
دم به دم با نالههای زار یعنی انتظار
پاک کردن خانه دل را ز هر آلایشی
از برای دعوت دلدار یعنی انتظار
ناله یا مهدیِ زهرا به بیت سوخته
در میان آن در و دیوار یعنی انتظار
شیعه دارد غیرت از عباس و ایثار از حسین(ع)
همچنان این غیرت و ایثار یعنی انتظار
«میثم» این مصراع را بر لوح دل باید نوشت
پیروی از میثم تمار یعنی انتظار
غلامرضا سازگاردر خلوت دل
چه زیباست روی تو در خواب دیدن
فروغ نگاه تو در آب دیدن
چه زیباست رخسار خورشیدی تو
پس از پردهداری مهتاب دیدن
چه زیباست در چشمه نور چشمت
شکوفایی روشن ناب دیدن
چه زیباست دور از شکوه حضورت
نگاه تو در چشم احباب دیدن
چه زیباست تصویر روحانی تو
به یکباره در پیکر قاب دیدنچه زیباست در خلوت دل نشستن
جمال تو دور از تب و تاب دیدن
چه زیباست در جستوجویی عطشناک
لب عاشقان تو سیراب دیدن
چه زیباست در چشم دریایی تو
نگاه خروشان گرداب دیدن
چه زیباست در اقتدای نمازم
ترا در تجلای محراب دیدن
چه زیباست گر پا گذاری به چشمم
نشستن کناری و سیلاب دیدن
استاد عباس براتی پور
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
وزارت خزانهداری آمریکا اتاق جنگ علیه ایران است
تقدیر رهبر انقلاب از کالاهای با کیفیت ایرانی تولیدکنندگان بیواسطه از مشکلات گفتند
رو به ظهور (یادداشت میهمان)
اخبار ویژه
حمله موشکی اسرائیل به سوریه نشانه اوج ناکامی غرب است
۱۴ مدیر دولتی پس از دریافت پاداش ۸۰۰ میلیونی دوباره به سر کار برگشتند!
چشم به راه سپیده
لایحه پالرمو با امضای روحانی به مجلس رفت نوبخت: ربطی به این دولت ندارد!
دستور قضایی مسدودسازی تلگرام صادر شد
وزارت خزانهداری آمریکا اتاق جنگ علیه ایران است
وزارت خزانهداری آمریکا اتاق جنگ علیه ایران است