روزنامه جهان صنعت
1397/01/30
در نشست «نوسانات ارزی و فروپاشی حاشیههای فقیرنشین» مطرح شد؛
گروه جامعه- زمان زیادی از نوسانات ارز نمیگذرد. روزهایی که هر لحظه قیمت ارز بالا میرفت و مردم هر چه پول نقد داشتند تبدیل به دلار کردند و آنهایی هم که پول نقد نداشتند به امید سود بیشتر طلا و سکه و هرآنچه داشتند را فروختند و صفهای طولانی خرید دلار را طولانیتر کردند.هرچند دولت پس از چند روز بالاخره پس از سکوتی طولانی واکنش نشان داد و اعلام کرد که دلار با قیمت چهار هزار و 200 تومان به فروش برسد و افراد خاطی مجرم شناخته میشوند اما حقیقت امر این است که دلار در هیچ جا با قیمت چهار هزار و 200 تومان فروخته نشد.
در بحبوحه گرانی دلار، هر کسی بسته به جایگاه شغلی و اجتماعیاش قیمتها را بنا بر افزایش قیمت ارز بالا برد. هنوز گرانی تاثیرش را روی بنزین و لوازم یدکی خودروها نگذاشته بود که رانندگان با اختیار خودشان قیمت مصوب کرایهها را بالا بردند و در جواب اعتراض به بالا رفتن نرخ ارز اشاره میکردند.
این افزایش قیمتها تنها در بالا رفتن کرایهها خودش را نشان نداد. این افزایش قیمتها تا جایی پیش رفت که برای خرید اجناس پلاستیکی ساخت ایران هم باید مبلغی بیشتر بپردازیم و شنیدهها حاکی از آن است که بعضی داروخانهها هم از فروش داروهایی خاص خودداری کردند تا در صورت گران شدن قیمت دارو با قیمت بالاتر به بیماران فروخته شود.
فرودستان بزرگترین قربانیان نوسانات ارزی
با تمام این تفاسیر دود گران شدن ارز و قیمتهای داخلی به چشم فقرا میرود. شکافهای طبقاتی هر روز بیشتر و بیشتر میشود و زندگی برای این افراد هر ساعت سختتر میشود.
حاشیهنشینی فزونی مییابد و خشونت ساختاری آهسته و ذرهذره، در طولانیمدت در زندگی فقرا نفوذ میکند و با سر رسیدن هر یک از خیزهای قیمتی در غذا، دارو و مسکن، خشونت ساختاری به تندی و در کوتاهمدت به یکباره بر سر فرودستان آوار میشود. بر همین اساس یکی از اساتید دانشگاه نوسانات ارزی را به منزله فرمی از خشونت ساختاری مفهومبندی کرد که منطقش، ساختن یک نظم اجتماعی است که در آن توزیع قدرت، تعیینکننده ارزشمندی یا بیارزشی زندگی گروههای مختلف اجتماعی است.
به گزارش ایسنا دکتر اصغر ایزدیجیران گفت: التهاب بازار ارز به هر علتی که رخ داده باشد، زندگی فرودستترین افراد را تبدیل به منظرهای از ضایعات انسانی (یعنی انسانهایی که دیگر مفید یا قابل قبول نیستند) کرده و در واقع، بازی با سرنوشت و زندگی و مرگ گروههای آسیبپذیر شده است.
این انسانشناس و استاد دانشگاه تبریز در ادامه با بیان اینکه قربانیان اجتماعی کسانی هستند که به حد کافی توانمند نبودند که در برابر این فشارهای اقتصادی از خود دفاع کنند و با شتابی تند به زمین خوردند ادامه داد: نوسانات ارزی یعنی نوسانات جسمانی، نوسانات روانی و نوسانات خانوادگی؛ در پی هر یک از موجها با خیزهای ارز و به تبع آن افزایش قیمتهای زنده ماندن، شاهد سقوط آزاد در کیفیت همه ابعاد زندگی فرودستان هستیم. قیمت کنونی زیستن با خیزش ارز بالا رفته و منجر به حالت ذهنی و روانی بیچارهتر شدن اقشار فرودست گشته که مفهوم آن گرسنهتر شدن، بیمارتر شدن، عصبانیتر شدن و در نهایت معتادتر شدن افراد است.
او با استناد بر پژوهشهای میدانی صورت گرفته گفت: پیامد نوسانات ارز در قالب گرانی را شامل دگرگونیهایی در دو سطح میدانم: ۱- دگرگونی شدید فردی: یعنی اوراق کردن جسم و مضطرب کردن روان؛ ۲- دگرگونی در سطح خانواده: حرکت به سمت خشونت بیشتر؛ که همگی میتوانند به ترتیب بهعنوان فرآیندهای فروپاشی جسمانی، روانی و اجتماعی تعبیر شوند. از گرسنگی تا بیماری تا خشونت خانگی و تا فروپاشی خانواده، یعنی تضعیف جسم، ناقص کردن جسم، عقبماندگی جسمی، تا وحشی کردن روان و فروپاشی از سطح فرد تا سطح خانواده، همگی زاییده بیپولی، یا بنا بر تمرکز موضوعیمان در اینجا، یعنی نوسانات ارزی، کم شدن پول است. پول که مایه حیات است. نه تنها مایه حیات، بلکه مایه روان و مایه خانواده هم هست. تاب آوردن در برابر همه این فروپاشیها، فقط از طریق لذتهایی ممکن است که ارزان و در دسترس باشد و آن مواد و بدن است.
مردم مهمترین عامل ایجاد نظام ناکارآمد اقتصادی
در ادامه اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا نیز بیان کرد: وضعیت نظام ارزی بدون بررسی حوزههای دیگر سیاستهای اقتصادی و اجتماعی امکانپذیر نیست. تلاشهای کنونی برای کنترل ارز اقدامی موقتی است که چنانچه به ریشههای شکلگیری آن پرداخته نشود راه به جایی نمیبرد.
به گفته دکتر حسین راغفر رشد ناهنجاریهای اجتماعی و جرایم حکایت از فرسایش بافتهای اجتماعی و نشانه فروریزی سرمایههای اجتماعی در کشور است.
راغفر همچنین تاکید کرد: بعد از دوران دفاع مقدس با تغییر رویکرد کلی سیاستهای عمومی و تغییر گفتمان از عدالت اجتماعی به گفتمان حاکمیت سرمایه و حفظ امنیت برای سرمایه؛ به علاوه ریشههای تاریخی عقبافتادگی در اقتصاد کشور که مانع از شکلگیری یک جامعه صنعتی در ایران شده است؛ همچنین سلطه سرمایههای مالی در سالهای اخیر به ویژه از دهه هشتاد به این طرف سبب شده شاهد آن باشیم که صاحبان سرمایه سیاستهای کلان کشور را تعیین کنند. در حقیقت این دولت است که به تسخیر صاحبان سرمایه در آمده است و محصول آن واگذاری قدرت به نهادهای مختلفی است که امروزه در جامعه ما به صورت مافیا فعالیت دارند. سیاستهای کنونی حافظ منافع مالی گروههای خاصی است که منافعشان با منافع اکثریت جامعه در تعارض است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اینکه منابع ارزی کجا توزیع شود و یا چه کسانی سیاستهای اقتصادی کلان جامعه را اتخاذ کنند یا تعیین نرخ بهره بانکی و اینکه منابع و تسهیلات بانکی به چه گروههایی اعطا شود، متغیرهای کلان و موثری هستند که حوزههای اقتصاد و سیاست را رقم میزند و محصول آن شکاف طبقاتی بوده است.
راغفر سیاستهای بخش عمومی در ایران را که سه کارکرد اصلی داشته و به گفته او پیامد آن ناکارآمدی نظام اقتصادی کشور بوده است را اینگونه توصیف کرد: ۱ـ نظام تصمیمگیری: برای مثال در دولت نهم دیون معوقه بانکی ۱۲ هزار میلیارد تومان بوده است که با بهره بسیار پایین به افراد خاص اعطا شده بود.
۲- تخصیص غلط منابع مثل سرمایهگذاریهای سنتی در معاملات زمین و خرید و فروش ارز، همچنین واردات گسترده کالاهای مصرفی برای طبقه برخوردار یعنی به جای اینکه سیاستهای نظام بانکی در خدمت توسعه کشور باشد و مردم را سوق بدهد به سمت تولید به روی فعالیتهای نامولد پرسود سرمایهگذاری شده است. برای مثال در سال ۹۳ دولت لایحهای به مجلس میآورد و تقاضا میکند که مالیات بر عواید حاصل از سرمایه تعیین شود ولی با دخالت نمایندگان منتفع از سرمایهگذاری در مسکن و زمین این لایحه با یک رای کمتر به تصویب نمیرسد. همچنین توزیع فرصتها که به صورت انحصاری و شبه انحصاری به کسانی اعطا میشود که به قدرت نزدیکاند و منجر به اشکال مختلف مافیای اقتصادی گشته است. ۳ـ دستکاری در نظام قیمتگذاری تحت عنوان بازار آزاد برای مثال در سال گذشته ۱۳۰ هزار خودروی لوکس از کرهجنوبی وارد میشود و بعد تعرفه خودرو افزایش مییابد که منجر به سود کلان گروهی ذینفع میشود.
او با اشاره به کمرنگ بودن نقش مردم در تصمیمگیریهای کلان اقتصادی بیان کرد: کمرنگ بودن نقش مردم در تصمیمگیریهای کلان مسبب ایجاد این نظام ناکارآمد اقتصادی است که باعث شده تولید در کشور یک فعالیت پرهزینه و پرریسک باشد. ما سالانه بالغ بر یک میلیون جوان داریم که اکثرا از فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند و نیاز به وارد شدن به چرخه کار دارند ولی امکان ایجاد اشتغال برای آنها میسر نیست. از هر چیزی مخربتر برای امنیت کشور، احساس تحقیر شدن فقراست.
راغفر راهحل برونرفت از این مشکلات را شناسایی عواملی دانست که ما را به اینجا کشانده است و گفت: از جمله این مشکلات میتوان به فرسایش سرمایه اجتماعی، فرسایش اعتماد در جامعه، فرسایش اخلاق در جامعه و... اشاره کرد؛ همچنین جلوگیری از ساز و کارهایی که منجر به نابرابری میشود؛ همراه با اتخاذ سیاستهایی که به صورت کاملا شفاف به تصحیح نظام بانکی و کاهش نابرابری بینجامد، اصلاح قانون اساسی و مشارکت دادن مردم در تصمیمگیریها و در نهایت واگذاری اقتصاد به بخش خصوصی نیز از جمله راهحل برونرفت از مشکلات است.
در انتها شارمین میمندینژاد موسس جمعیت امامعلی(ع) نیز در این نشست اظهار کرد: هرم سود بردن از این نوسانات ارزی به سودجویی عدهای در داخل کشور محدود نمیشود؛ بلکه در راس هرم، این دولتهای خارجی هستند که از چند برابر شدن قیمت پول کشورشان در مقابل بیارزش شدن پول ما سود میبرند. برای مثال در کشورهای عراق و سوریه که با شروع جنگ ناگهان قیمت دلار بالا میرود و قیمت مسکن به شدت افت میکند، در نهایت مردم برای گریز از جنگ در شرایط ناامن چارهای جز فروختن همه دارایی خود به بهای ناچیز و خرید دلار و طلا نداشتند که این امر در نهایت به نفع کشورهای غربی تمام شد.
سایر اخبار این روزنامه
تردید در مورد صلاحیت افراد باید منعکس شود
2/3 میلیون بیکار مطلق داریم
تغییر تملک سهام بانکها و موسسات اعتباری
دیدار مدیر سیا با رهبر کرهشمالی
حملونقل دریایی کشور رقابتپذیر میشود؛
انتقاد فعالان اقتصادی از عدم شفافیت اطلاعاتی در سیاستهای ارزی؛
در نشست «نوسانات ارزی و فروپاشی حاشیههای فقیرنشین» مطرح شد؛
بدترین نتایج تراکتورسازی در لیگ برتر و جام باشگاههای آسیا؛
اسحاق علیه اسحاق!
اخبار مهم روز!
مشتری تراشی دولت برای پیام رسان های داخلی؛
در هیچ فسادی نامی از ارتش وجود ندارد
یورو جایگزین دلار شد
انتخاب «سروش» حق دولت است
خطر جنگ ایران و اسراییل در سوریه
گامهای بلند ترکیه برای دور شدن از اتحادیه اروپا
روسیه از بررسی تمدید قرارداد نفتی با ایران خبر داد
انتخاب «سروش» حق دولت است
انتخاب اجباری یورو