روزنامه اعتماد
1397/01/30
گريز از مواضع تهمت
چند نفر از خوانندگان اعتماد، كتبي و شفاهي از تيتر و عكس صفحه اول روز پنجشنبه 23/1/97 گله كردند و آن را مغاير با ارزشهاي ديني و اسلامي تشخيص دادند. براي عدهاي از مخاطبان روزنامه سوءتفاهم پيش آمده بود كه ما از سر صدق و همدلي تعبير «اعدام كنيد» را منتشر نكردهايم بلكه تلويحا به حضرت آيتالله العظمي مكارم شيرازي انتقاد كردهايم و به نوعي شأن و منزلت مرجعيت شيعه را نديده گرفتهايم. بعضي از ارادتمندان به آيتالله نيز زنگ زدند و عكسي را كه ما چاپ كرده بوديم نامناسب دانستند. حتي به تحليل و نشانهشناسي روي آوردند و معناهاي خطرناكي را از عكس استنباط كردند. عدهاي هم نه عكس كه تيتر به كامشان تلخ آمده بود و به ما معترض شدند كه چرا تعبير «محاكمه كنيد» را از تيتر انداختهايد؟... مجموع اين اعتراضها و انتقادها، بلكه سوءتفاهمها مرا بر آن داشت تا منباب توضيح چند سطري را خدمتتان عرض كنم. اما اين توضيح از جنس «توضيح، پوزش»هاي رسمي روزنامه نيست بلكه به نوعي بيان مرام و مسلك روزنامه است و نه فقط در پي زدودن سوءتفاهم در اطراف اين تيتر و عكس بخصوص، بلكه بياني است صادقانه در مسووليتهايي كه روزنامه اعتماد بر خود تكليف كرده است. يك. داشتن سليقه سياسي متفاوت يك بحث است، حفظ حريم شرع بحثي ديگر. با مقدسات نه ميتوان شوخي كرد نه ميتوان گستاخانه با آن روبهرو شد. براي ما مرجعيت شيعه امري محترم است و حفظ حريمش واجب. حتي اگر روزي، بنا به ملاحظاتي به اين نتيجه برسيم كه منتقدانه با مراجع و علما مواجه شويم، با دقت و حوصله ادبيات اين نقد را متناسب با مقام شامخ ايشان تنظيم ميكنيم. در انجام تكليف شرعي مجاملهاي در كار نيست، ايضا نماد و استعاره نيز به كار نميآيد بلكه واضح و آشكار زانوي ادب بر زمين ميزنيم و صريح و روشن طرح سوال ميكنيم و متواضعانه انتقادمان را به عرض ميرسانيم. چنان كه بزرگان انقلاب تصريح كردهاند، هيچ كس مبرا از نقد نيست و هيچ عيبي ندارد كه روزنامهنگاران يا حتي افراد جامعه، طرح بحث كنند. خوشبختانه خود حضرت آيتالله مكارم در زندگي پربار خود سابقه نويسندگي و روزنامهنگاري دارند و جزو آن دسته از علمايي هستند كه از ورود به مسائل جامعه، اعم از سياسي و اجتماعي، پرهيز نداشتهاند و ندارند.در روزگاري كه قاطبه علما از ورود به دنياي مدرن ميگريختند معظمله دست به قلم بودند و منتقدانه با مسائل جامعه روبهرو ميشدند. لذا بهتر از ديگران اقتضائات ژورناليسم را واقفند و نيك ميدانند كه وظيفه اصلي روزنامه اطلاعرساني است و توقع ميرود كه بيحب و بغض گفتهها و شنيدهها را منعكس كند. در واقع ما وظيفه داريم صداهاي مهم و متنوع جامعه را بشنويم و به اطلاع عموم برسانيم. قطعا صدايي كه از قم شنيده ميشود صدايي جدي و موثر است و حتما بايد به گوش مردم و مسوولان برسد.
دو. فقه پوياي شيعه يك امر تشريفاتي نيست. با دوري فقها از مسائل جدي جامعه نميشود متوقع بود كه سوالات بيشمار جامعه اسلامي جواب داده شوند. ما نياز داريم عالمان و فقيهان به موضوعات پيچيدهاي نظير بانكداري، حقوق زنان و اقليتها، آزادي سياسي، ديپلماسي و از اين دست وارد شوند و با شيوههاي استنباط، احكام جديد و متناسب با نيازهاي جامعه را بيان كنند. امروز مسائل مربوط به «پول» آنقدر پيچيده شده و با موضوعات ديگر درآميخته كه نميشود با احكام سنتي به سراغش رفت و تكليفش را معلوم كرد. ديگر نه اين پول، همان پول قديم است و نه كاربردش شبيه ازمنه ماضيه است. براي همين علما بايد آستين بالا بزنند، از بدنامي و آميختن با خلق نهراسند و حكم خدا را عرضه كنند. اين تقاضا را هم امام(ره) از حوزههاي علميه داشتند و هم رهبري به كرات از روحانيون خواستهاند تا خود را روزآمد كنند. معذلك هنوز آن جنب و جوشي كه لازمه اين روزآمدي است در اكثر مدارس ديني ديده نميشود و آن تحركي كه انتظار ميرود به چشم نميآيد. اما الحقوالانصاف در اين ميان حضرت آيتالله مكارم شيرازي از ابتداي انقلاب – حتي قبل از پيروزي – همواره حضور فعال داشتهاند، بلكه فقه پوياي شيعه را ميدانداري كردهاند. از اين جهت براي ما مكلفين بسيار حائز اهميت بود و هست كه مرجعي عاليمقام، بالا و پايين شدن ارز را دون شأن خود نداند و در اوج بحران، با آگاهي و درايت وارد موضوع شود و راهكار ارائه دهد. كسي كه در بازار ارز اخلال ميكند، سلامت جامعه مسلمانان را نشانه رفته است و از جهاتي مصداق بارز مفسد في الارض است. تيتري كه ما براي فرمايش معظمله انتخاب كرديم، اتفاقا متوجه همين اخلالگراني بود كه قصد افساد دارند: «راهحل پيشنهادي آيتالله مكارم شيرازي براي برخورد با اخلالگران اصلي بازار ارز: اعدام كنيد». طبيعي است كه اقتضائات صفحهآرايي و گرافيك اجازه نميدهد همه اين متن را با فونت درشت بنويسيم بلكه مجبوريم آن را به روتيتر و تيتر و زيرتيتر تفكيك كنيم.
سه. و اما عكس. با توجه به آنچه در بند قبلي گفتم، در ميان عكسهاي موجود دنبال عكسي گشتيم كه اولا مؤيد ورود مقتدرانه معظمله به غائله باشد ثانيا با فرمايش ايشان همخواني داشته باشد. قطعا تصوير خندان يا در حالت وعظ و تدريس مناسبتي با موضع ندارد.
چهار. دوره شيطنتهاي كودكانه رسانهاي گذشته است. هركس اندكي تجربه كار در رسانههاي مكتوب را داشته باشد و نيز هركس قدرت و كارايي رسانه را واقف باشد ميداند كه تاريخ مصرف چنين شيطنتهايي سرآمده است. انكار نميكنم كه ديوار سوءتفاهم بلند است و چون بين ما و «دوستان» گفتوگو صورت نميگيرد، ضمنا از سابق هم بياعتماديهايي هنوز مانده است، ايضا آنچنانكه اقتضا ميكند همديگر را نميشناسيم، پس با سوءظن به رفتار و گفتار هم مينگريم. ما نه امريكايي هستيم، آنچنانكه بعضي از مخالفانمان القا ميكنند و نه غيرمسلميم، آنچنان كه معدودي از رقبا تبليغ ميكنند و نه خدايي ناكرده با علما مشكلي داريم، چنانكه بعضي طاعنان چنين طعني را تكرار ميكنند. متاسفانه همدلي و گفتوگو كماكان در حد شعار ماندهاند و يخهاي رابطه آب نشدهاند. در اين ميان دشمنان و بدخواهان هم سوسه بسيار ميآيند و براي معركه خيالي خود آتش تدارك ميبينند. كاش عدهاي از نيكخواهان و خيرين وارد گود شوند و اصلاح ذاتالبين كند. اصلاح ذاتالبيني از نان شب هم براي ما واجبتر است. كار مملكت ما با نمامي و ايجاد تفرقه و بالا بردن ديوار سوءتفاهم اصلاح نميشود بلكه اتفاقا بايد با تمام قدرت تلاش كنيم تا اولا از مواضع تهمت دور شويم، ثانيا مشفقانه زمينههاي گفتوگوي واقعي را بين همه نيروهاي جامعه فراهم آوريم، ثالثا جلوي سخنچينان و آتشبياران معركه را بگيريم.
پنج. با توجه به آنچه گفتم، اميدوارم براي ارادتمندان آيتالله مكارم، موضوع روشن شده باشد و از ما دلگير نباشند. با اين حال اگر ناخواسته باعث تكدر خاطرشان شدهايم متواضعانه پوزش ميطلبيم و عذر ميخواهيم.