روزنامه جهان صنعت
1396/12/24
پخت بزرگترین شام کارتنخوابها توسط موسسه خیریه طلوع بینشانها؛
ریحانه جولایی- درست است اگر بگوییم این روزها بیشتر ما 8 و 9 زندگیهایمان در هم گره خورده و با تمام سختیها فقط زندگی را میگذرانیم، اینکه با سیلی صورتهایمان را سرخ نگه میداریم و روزهایمان آن کیفیتی که باید داشته باشد را ندارد اما ما، مردمانی که شهرهایم به مهربانی و سخاوت، نه با دست تنگ دلمان سنگ میشود نه با سختیهای روزگار، درماندگان را از یاد میبریم. این روزها همه ما همانقدر که به فکر شادی خانوادههایمان در روزهای پایانی سال هستیم به همان میزان دلمان برای کسانی میتپد که نمیتوانند سال نو را مانند ما تجربه کنند. این گزارش فقط گوشهای از سخاوت مردمانی را نشان میدهد که هنوز «بنیآدم اعضای یکدیگرند» را معنا میکند.شب چهارشنبه سوری میان شادیها و صدای ریز و درشت ترقهها عدهای در جنوب شهر تهران، مشغول آمادهسازی بزرگترین سبزی پلو با ماهی سال بودند. دقیقا همان شب که همه ما در کنار خانوادههایمان از روی آتش میپریدیم و سرخی آتش را جشن میگرفتیم «طلوع بینشانها» 14 هزار پرس غذا برای افراد درگیر کارتنخوابی و اعتیاد آماده میکرد. شروع داستان اما بازمیگردد به 48 ساعت قبل. از زمانی که مردان زنان بهبود یافته از کارتنخوابی و اعتیاد که حالا خودشان یاوران موسسه طلوع بینشانها شدهاند کنار هم و به رسم سالهای گذشته بسمالله آغاز کار را گفتند. به گفته یکی از یاوران از دو روز قبل مشغول آمادهسازی سبزی پلو با ماهی شدهاند. از پاک کردن برنج تا پاک کرن، برش دادن و شستن ماهیهای جنوب که برای کامل شدن ضیافت پایان سال آماده شده بود.
شروع پخت غذا از ساعت 7 صبح سهشنبه آغاز شد. از حیاطسرای امید، جایی در یاخچیآباد تهران که محل نگهداری مردانی که از بند کارتنخوابی و اعتیاد رها شدهاند و حالا اینجا شده خانه و کاشانهشان؛ تنها سرای امیدشان. از دور بوی ماهی سرخ شده به مشام میرسد و عطر سبزی. در حیاطسرای امید چادری برپا شده است. پشت چادر مختص سرخ و سوخاری کردن ماهیهاست. به این ترتیب که برشهای ماهی در ظرف بزگ پر از آرد قرار میگیرند و بعد در ماهیتابههای بزرگ پر از روغن قرار میگیرند تا خوب سرخ شوند، درست مثل یک غذای گرم خانگی که با عشق حاضر میشود، با همان وسواس، با همان دقت. داخل چادر مخصوص بستهبندی غذاهاست. حجم غذاها آنقدر بالاست که نمیشود همه در یک نوبت پخته و بستهبندی شوند، برای همین یاوران از صبح زود مشغول به پخت و بستهبندی شدهاند اما بستهبندی اصلی با حضور خانوادههای بیشتر و مهمانان از ساعت 1 ظهر آغاز میشود. همه آمدهاند، همه زنان، مردان و جوانانی که یا سالیان سال است با طلوع بینشانها فعالیت میکنند یا به تازگی به گروه پیوستهاند.
یکی از اقدامات خوب موسسه خیریه طلوع بینشانها ایجاد مراکز کارآفرینی برای افراد بهبود یافته از کارتنخوابی و اعتیاد است. در این مراکز زنان و مردان به صورت مجزا فعالیتی را به عهده میگیرند و تمام مبالغ فروش هم به خود آنها بازمیگردد. خانه مهر، سبزیه مهر، نهال مهر و هنرکده مهر مراکزی هستند که مددجویان موسسه در آنها فعالیت میکنند. به عنوان مثال مرکز نهال مهر جایی است که خانمها و آقایان اقدام به پرورش و نگهداری از گیاهان میکنند. امروز نهال مهر شامل 7 گلخانه در تهران است که مشتریهای خودش را دارد. هنرکده مهر مخصوص هنرهای دستی است، علیرضا یکی از مددجویانی است که بعد از ترک در این هنرکده کار میکند و همه میگویند علیرضا آنقدر هنرمند است که کارهای خارقالعادهای روی چوب و سنگ انجام میدهد.
در این میان کمی آن طرفتر، با همت یاوران نمایشگاهی از فعالیتهای بهبودیافتگان کارتنخوابی و اعتیاد ترتیب داده شده که محصولات بچههای سرای مهر، سرای نور و سرای امید در معرض نمایش و فروش گذاشته میشود. در این نمایشگاه خانمهایی که دیگر نه کارتنخواب و نه اسیر اعتیاد هستند سبزی و ترشیهای دست ساز خود را آوردهاند تا به فروش برسانند.
نکته جالبی که در هر کدام از رویدادهای موسسه خیریه طلوع بینشانها میتوانیم ببینیم حضور افراد جدید است. در مراسم پخت سبزیپلو با ماهی هم اعضای جدید دور از چشم نیستند. افرادی که سال پیش در پاتوقها از دست یاوران غذا گرفتند و امسال خودشان یاور شدهاند، با این امید که افرادی که هنوز پاک نشدهاند را راضی کنند تا پس از ترک به جمع یاوران بپیوندند. یکی از مردان بهبود یافته میگوید: چند سال بود که تو پاتوق برامون غذا میآوردن، از سبزی پلو میفهمیدیم که عید نزدیکه. سال گذشته تصمیم گرفتم ترک کنم و من هم یکی از کسانی باشم که تو پاتوق غذا پخش میکنه و امیدوارم بتونم چند نفر رو متقاعد کنم که از کارتنخوابی و اعتیاد دست بکشن.
ساعت از 7 شب گذشته و غذاها بستهبندی شده و آماده پخش شدهاند. نوبتی هم که باشد نوبت اجرای آیین سنتی چهارشنبه سوری است. همه بهبود یافتگان در سرای امید جمع شدهاند. زن و مرد، کودک و جوان، همه خوشحال. به ترتیب و خندان از روی سطلهای آتش میپرند و برای هم کف و سوت میکشند. جوان ترها اما مشتاق ترقهبازی هستند. تعداد زیادی ترقه مجاز و بالن آرزو برای امشب آماده شده است. همه جا صدای ریز و درشت ترقه میآید. امشب فقط خنده مهمان است و دل خوش. چیزی که در این شب جالب بود حضورچند نفر از بهبود یافتگان برای بار اول در مراسم چهارشنبهسوری بود. آنها میگویند امسال طعم شیرین چهارشنبه سوری را چشیدهاند. سالهای پیش شب چهارشنبه سوری جز ترس و رعشه چیز دیگری نداشت. یکی از آنها به «جهان صنعت» میگوید: پارسال که هنوز ترک نکرده بودم با هر صدا تمام جونم میلرزید، نشئه و توی حال خودم، یهو صدای انفجار و تق و توق همه حالمو خراب میکرد. از ترس میپریدم، اما امسال خیلی خوبه. هم سالمم هم از این صداها لذت میبرم و برخلاف قبل یکی از شبهای خوب زندگیمه.
بعد از اینکه بچهها و بزرگترها خوب ترقه بازی کردند و از روی آتش پریدند نوبت به بالن آرزوها میرسد. اکبر رجبی موسس طلوع بینشانها که برای بچهها «عمو اکبر» است بالن نارجی رنگی را در دستش میگیرد. همه با هم آرزو میکنند. هر کسی آرزوی خودش را دارد. چشمهای بعضی از اشک پر میشود و بعضی دیگر از ته دل میخندند. عمو اکبر میگوید: بچهها همه آرزو کنید و میشمارد. 1، 2، 3 و بالن آرزوها بالا میرود. آنقدر بالا که دیگر به چشم نمیآید. دختر بچهها از شادی روی پاهایشان بند نیستند، خوشحال از برآورده شدن آرزوهای رنگارنگشان. همه خوشحالند و میدانند خدا در این لحظه هم نگاهشان میکند.
حالا نوبت نمایش و موسیقی زنده است. این برنامه هم تمام و کمال به وسیله بهبود یافتگان مرکز از کارتنخوابی و اعتیاد آماده شده است. نمایش شاد و اجرای موسیقی زنده با آکاردئون بیشتر خنده روی لبها میآورد. تا چند دقیقه دیگر همه چیز کامل میشود. شب فقط یک «بله» از عروس خانم بهبود یافته کم دارد که آن هم به زودی اتفاق میافتد. خانواده داماد امشب در خانواده طلوع بینشانها حضور پیدا میکنند، خانواده پسر با پدر دختر که او هم روزگاری درگیر اعتیاد بود و حالا پاک است صحبت میکند و مراسم جشن چهارشنبه سوری با «بله» عروس خانم تمام میشود.
دیگر باید غذاها را پخش کرد. یاور هر بخش غذایش را تحویل میگیرد. حلقه دعا را تشکیل میدهند و بعد هر کسی سمت پاتوق خودش میرود. به بعضی افراد بیش از یک غذا میرسد، عمو اکبر گفته بود اگر کسی بیشتر غذا خواست مخالفت نکنید، سبزیپلو را با دل سیر بخورند، اگر خواستند و خانوادهای داشتند برای آنها هم ببرند. در یکی از مناطق جنوب تهران زنی که گذر سالهای سخت از صورتش مشخص بود جلو میآید. یاوران سعی میکنند با او صحبت کنند تا متقاعد به ترک شود. زن سنش را بهانه میکند و میگوید: با این سن که نمیتوانم ترک کنم. نه جوونم که آرزو داشته باشم نه توانشو دارم. اصلا برا کی برم ترک کنم. زن در ادامه حرفهایش از محلی که زندگی میکند میگوید. از خانه قدیمی که اتاق اتاق است و با افراد زیادی همخانه هستند. میگوید: هزینه اتاق اجاره کردن زیاده، یه سری هستند که 200، 300 تومن میدن و یه اتاق برا خودشون میگیرن ولی یه سری هم مث ما پول ندارن. چند نفر میشیم و 200 تومن رو هم میذاریم که یه اتاق اجاره کنیم. تازه نه حموم درست داریم نه توالت به درد بخور. اینا به کنار روزها صاحبخونه رامون نمیده، میگه فقط و فقط آخر شب برا خواب بیاین تو خونه. یکی دیگر از کسانی که موقع پخش به یاوران مراجعه میکند زن جوانی است که به همراه شوهرش کارتنخوابی میکند. او از دست شوهرش و کتکهایش عاصی شده به یاوران میگوید: اسم شما رو خیلی شنیدم. یه روز بهتون پناه میارم. یه روز ترک میکنم ولی الان نمیتونم. میپرسم چرا نمیتواند به این زودیها به مرکز مراجعه کند؟ یاور میگوید: دز مصرفش بالا است و هنوز آماگی ندارد.
حول و حوش ساعت 2 بامداد، پس از پایان پخش غذا، به رسم آخر هر سال، یاوران زیر برج آزادی جمع میشوند تا حلقه دعای پایان سال را تشکیل دهند. عمو اکبر در میان یاوران میگوید: امسال کار ما ناقص بود. درسته که کارتنخوابهای تهران سیر شدن اما هموطنان ما در سر پل ذهاب شب عید متفاوتی دارن. او اعلام میکند که بستههایی برای زلزلهزدگان سرپلذهاب هم آماده شده که شامل سبزی خشکهایی که زنان مرکز آماده و خشک کردهاند، 10 کیلو گرم برنج، ماهی و سایر مایحتاج خانوادهها میشود.
برنامه امشب هم تمام شد. همه خستهاند. بعضیها که از اولین دقایق همراهی کردند بیش از 48 ساعت میشود که نخوابیدهاند اما میگویند احساس خستگی نداریم و اگر کسی بخواهد ترک کند حاضریم باز هم وقت بگذاریم. میگویند وقتی یک زن اظهار پشیمانی میکند و میخواهد کارتنخوابی و مواد را ترک کند بیشتر خوشحال میشویم چون زنها بیشتر آسیب میبینند. این خستگیناپذیر بودن تاثیر عشق و علاقهای است که همه یاوران امروز و کارتنخوابهای چند سال و چند ماه قبل را سرپا نگه میدارد تا زندگیهای بیشتری را به صاحبانشان ببخشند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
شهردار تهران استعفای خود را تایید کرد
صنعت زیر سایه خدمات
تمهیدات وزارت راهوشهرسازی برای سفرهای نوروزی؛
قدرت در چنگ ملکه اروپا
بررسی صادرات گاز آسیای مرکزی به اروپا؛
سقف و کف نرخ بلیت پروازهای نوروزی مشخص شد؛
پخت بزرگترین شام کارتنخوابها توسط موسسه خیریه طلوع بینشانها؛
لووِر، لووور، لوزِر، لودر، لواسان، لعیا زنگنه و...!
آمد و سوزاند و رفت!
بورس سقوط کرد
چهار و نیم میلیارد هزینه برای هیچ
استعفای محافظهکارانه
فاز نفتی همکاری استراتژیک
پمپئو و برجام
نمایندگان عصاره فضایل مردم هستند؟
بریتانیا ۲۳ دیپلمات روس را اخراج میکند
از جنگ سرد تا جنگ گرم
حضور ایران در سوریه تنها برای مبارزه با تروریسم است
از جنگ سرد تا جنگ گرم
از جنگ سرد تا جنگ گرم