روزنامه تجارت
1396/12/07
ننگ زباله گردی بر پیشانی پایتخت
تجارت - محمد خادمي: دردو دهه اخير توجه بيشتري به موضوع زباله خشک به عنوان«طلاي کثيف» درکشورمان صورت ميگيرد، در کلانشهر تهران روزانه 11هزار تن زباله توليد ميشود وحجم وسيع زباله موجب شده تا اين طلاي کثيف مورد بازيافت قرار گيرد طبق آمارها 95 درصد زبالههاي تفکيک شده تهران بازيافت ميشود ومجددا وارد چرخه قرارميگيرد.کارتفکيک زباله تر و خشک در تهران به دو شکل صورت ميگيرد، دسته نخست شهروندان هستند که به عنوان توليد کننده اين زبالهها آن را در خانه شان تفکيک ميکنند و در اختيار ماموران بازيافت قرار ميدهند و دسته دوم ماموران شهرداري هستند که بعد از جمع آوري زبالهها از سطح شهر در يک محيطي زبالهها را مورد بازيافت قرار ميدهند، در اين ميان افرادي هستند که دست به سرقت زبالهها ميزنند، اين افراد قبل از اينکه ماموران شهرداري اقدام به جمع آوري زبالهها کنند اقدام به تفکيک زبالههاي خشک درسطلهاي زباله معابر ميکنند.اين افراد با گونيهاي بزرگ که به دوش شان مياندازند رهسپار کوچه و خيابانهاي شهر ميشوند و هرآنچه زباله خشک مشاهده کنند جمع آوري ميکنند، اين افراد هدف شان پاکيزگي شهر نيست، بلکه براي به دست آوردن پول تلاش ميکنند، طبق آماري که خبرنگار«تجارت» به دست آورده 5هزار نفر در تهران هزينه زندگي شان را از جمع آوري پنهاني زبالههاي خشک بدست ميآورند؛ در اين گزارش نگاهي انداختهايم به وضعيت فعاليت هزاران کوله بر زباله در تهران که در ادامه ميخوانيد:
تفکيک در سوله
ازچهره شان پيداست که چند وقتي است به ظاهرشان نرسيده اند،يکي ازاين کوله بران زباله را درمحله صادقيه مشاهده ميکنيم، او که نميخواهد صحبت کند و تصور ميکند مامور شهرداري هستيم سکوت ميکند، بعد ازاينکه مطمئن ميشود کاري به فعاليت اش نداريم، با ما هم صحبت ميشود، او که نميتواند به شکل روان فارسي صحبت کند، درپاسخ به سوال خبرنگار«تجارت» درباره اينکه اهل کجا هستي و چند سال داري؟ ميگويد:« سنم را نميدانم، اهل يکي از شهرهاي افغانستان هستم و يک سالي ميشود به شکل قاچاق وارد تهران شده ام.»او که خود را «ايوب» معرفي ميکند، در خصوص نحوه فعاليت اش ميگويد:« فعاليت ما به شکل گروهي است، همانند يک تيم فوتبال ما براي فردي به اسم «رحيم» کار ميکنيم، همه روزه صبح زود 10 تا 12 نفر محدودهاي از هر محله را انتخاب ميکنيم و با يک گوني که از قبل تهيه کردهايم رهسپار خيابانها ميشويم، بعد از اينکه گونيهاي مان پر از زباله ميشود به محلي که از قبل صاحب کارمان براي مان در نظر گرفته ميرويم و سر ساعت مشخصي صاحب کارمان با يک وانت به محل مورد نظر ميآيد و زبالهها را در داخل آن ميگذاريم و همراه صاحب کارمان به يک سوله تفکيک زباله ميرويم و در آن جا هر يک از بچهها گوني خودش را تفکيک ميکند و به شکل جداگانه پلاستيک، آهن، کاغذ و...را وزن ميکنيم و پول مان را از صاحب کار تحويل ميگيريم.»او ادامه ميدهد:« محلي که صاحب کارمان با ما قرار ميگذارد، زمينهاي خاکي هستند که دور از چشم مردم و ماموران است، البته هراز گاهي افراد ديگري محل جمع آوري زبالههاي ما را متوجه ميشوند و قبل از اينکه صاحب کارمان بيايد آنها اقدام به بردن گوني زباله مان ميکنند و اگرجلو اين افراد را بگيريم با ما درگير ميشوند.»
مردم به ما کمک ميکنند
در اين ميان يکي ديگر از کوله بران زباله که شاهد گفتگوي ما با «ايوب» است و خود را « نواب» معرفي ميکند، ميگويد:« کار ما بسيار سخت است، روزانه بين 50 تا 80 کيلو زباله را به روي دوش مان حمل ميکنيم تا بتوانيم مخارج مان را تامين کنيم و از سوي ديگر ما کمک حال طبيعت هستيم، اما شهرداري و پليس با ما برخورد ميکنند، البته ناگفته نباشد مردم به ما خيلي لطف دارند، گاهي غذا به ما ميدهند و گاهي اوقات زبالههاي خشک خانگي شان را در اختيار ما قرار ميدهند.»اوکه از چهرهاش پيداست که15 سال بيشتر ندارد، درپاسخ به سوال خبرنگار«تجارت» درباره اينکه روزانه چه ميزان در آمد داريد؟ پاسخ ميدهد:« در آمد مان مشخص نيست، اول هفته درآمدمان بسيار پايين است، اما اخر هفته يعني پنچشنبه و جمعه به دليل اينکه مردم مهماني دارند زباله بيشتري توليد ميکنند واز سوي ديگر ماموران شهرداري نيمههاي شب آخر هفته در معابر نيستند و ما بيشتر زباله خشک جمع آوري ميکنيم، در مجموع بين 30 تا50 هزار تومان در آمد روزانه مان است، افرادي از همشهريان ما هستند که با اين کار توانستهاند پول دار شوند و اين روزها خودشان صاحب کارند و دهها زباله گردان براي شان کار ميکند.»اين کوله بر زباله خشک ادامه ميدهد:« گاهي اوقات يک کوچه را طي ميکنيم گوني مان پر از زباله ميشود و مجبور ميشويم گوني مان را در گوشهاي از شهر پنهان کنيم و مجددا با گوني ديگر اقدام به جمع آوري زباله در کوچههاي ديگر کنيم، البته گاهي اوقات بايد 20 کوچه را طي کنيم تا گوني مان را پر از زباله کنيم.»
محدوده فعاليت مان مشخص است
در محله طرشت شمال ميدان آزادي با يک کودک ديگر که کوله زباله خشک به دوش دارد بر خورديم، او نيز خيلي تمايل به صحبت کردن ندارد، به سختي راضي ميشود، او کميلحجهاش با ديگر زباله جمع کنها تفاوت دارد، ميگويد:« ما اهل کشور پاکستان هستيم و تعداد مان نيز زياد است به دليل اينکه در شهر مان کاري نيست به ايران مهاجرت کرده ايم، براي ما که سن و سالي نداريم بهترين کارزباله جمع کردن است.» او در پاسخ به سوال خبرنگار«تجارت» درباره اينکه تا به حال ماموران شهرداري جلوي فعاليت تان را گرفته اند؟ ميگويد:« گاهي اوقات ماموران شهرداري گونيهاي زباله را که ما جمع آوري کردهايم را از ما ميگيرند و کاري به ما ندارند، گاهي اوقات از فعاليت غير قانوني مان چشم پوشي ميکنند و هرازگاهي نيز صاحب کارمان از ماموران شهرداري اجازه ميگيرد تا ما در محدوده مشخص فعاليت داشته باشيم.»او ادامه ميدهد:« ما زبالهها را در اختيار افرادي قرار ميدهيم و آنها نيز به کارخانههاي تبديل سازي ميفروشند.»
به سراغ يکي از ماموران بازيافت شهرداري که با وانت اقدام به جمع آوري زباله خشک ميکند، رفته ايم، او ميگويد:« کوله بران زباله به شکل سازماندهي شده فعاليت دارند، آنها مورد سوء استفاده برخي باندهاي مافيايي قرار ميگيرند. اين اقدامات باعث شده تا زباله در تهران به مافياي پر درآمدي براي برخي افراد سودجو تبديل شود. اين در حالي است که بر اساس قانون، جمعآوري زباله يکي از وظايف شهرداريها محسوب ميشود.»آن طور که اين مامور بازيافت ميگويد:«اکثر زباله دزدان نوجوان و جوان کم سن و سال هستند که با نرخهاي بسيار پايين به فروش انواع زبالههاي با ارزش به شبکههاي غير مجاز زباله ميپردازند و تنها بازيافت کنندگان سود به جيب ميزنند. گاهي اوقات اين افراد محلات تهران را با قيمت بسيار بالا براي جمع آوري زبالههاي خشک از مافيا اجاره ميکنند، بيشتر اين محلات در مناطق 1تا5 به عنوان محلات مسکوني و پر جمعيت و شمالي تهران محسوب ميشود.» اين مامور اداره بازيافت شهرداري که مدام اين افراد را در سطلهاي زباله شهر مشاهده ميکند، ميگويد:«کودکان اغلب افغاني و پاکستاني اند که به شکل غير مجاز وارد کشور شده اند، آنها مدام در سطلهاي زباله شهر خم ميشوند تا زباله خشکي را جمع آوري کنند.»او درپاسخ به سوال خبرنگار«تجارت» درباره اينکه نحوه فعاليت قانوني جمع آوري زباله در شهر به چه شکل است؟ ميگويد:« تفکيک زباله مناطق مختلف تهران به صورت جداگانه به مزايده گذاشته ميشود، پيمانکاران شهرداري، مزايده را که برنده شدند، کار را به يکي از گاراژهاي خصوصي که در همين زمينه فعاليت ميکنند، ميسپرند ودر آنجا کودکاني را مشغول به فعاليت جمع آوري زباله در آن محدوده مشخص ميکنند و براي تفکيک و فروش به گاراژ مورد نظرشان ميروند.»او در ادامه ميافزايد:« در بعضي از اين گاراژها صدها کارگر کودک زباله جمع کن مشغول به کارند. سولههاي تفکيک زباله مناطق پرجمعيت کارگر بيشتري دارد تفکيک زباله چندسالي است تبديل به تجارت پرسودي شده که تماميبار اين تجارت بر دوش همين کودکان است که چندين برابر وزن خودشان گونيهاي زباله را به دوش ميکشند.»آن طور که اين مامور بازيافت شهرداري به خبرنگار «تجارت» ميگويد:« باند زباله دزدها کودکان کار را به سطح شهر پخش ميکنند تا زبالهها را از سطلهاي زباله جمع کنند و به سولههايي که در جنوب تهران قرار دارد انتقال دهند و در قبالش اندک پولي دريافت ميکنند، بيشتر کودکان کار متعلق به افراد معتاد و کارتن خواب هستند.
آمار چه ميگويد
براساس يک پژوهش که در تهران و چندين شهر کشور انجام شد، در تهران افغانها، بيشترين تعداد زبالهگردها را به خود اختصاص داده اند، اما در شهر کرمانشاه، ايرانيها، رتبه اول را در زبالهگردي داشتند. در ميان آنها دختران زبالهگرد هم داريم. تعدادشان هم کم نيست. در قرچک، زورآباد و جعفرآباد تعداد زيادي از زبالهگردها دختر هستند. برخي از کودکان تا روزي ٢٠ساعت هم کار ميکنند، از صبح زود از خانه بيرون ميروند و دو، سه شب برميگردند، نزديک ٦٠، ٧٠درصدشان در همان سولههاي تفکيک زباله ميخوابند و آنهايي هم که خانه ميروند، شرايطشان خيلي با آن گاراژهاي پر از زباله فرقي نميکند. گاراژها بشدت آلوده هستند، کودکان در همان گاراژها غذا ميخورند».بررسيها نشان داد که حدود ٧٠درصد از اين کودکان، بدون دستکش کار ميکنند، ايدز، هپاتيت، اسهال، سل و قارچهاي پوستي، انگل و وبا و گال هم در ميان اين کودکان ديده ميشود. آنها به جز اين درد استخوان هم دارند؛ چرا که بارهاي سنگيني به دوش ميکشند؛ به دليل برخورد ماموران شهرداري نميتوانند از چرخ استفاده کنند.طبق آمار سازمان شهرداريهاي کشور روزانه بيش از هفت هزار و500 تن و سالانه بيش از 5/2 ميليون تن زباله خانگي و شهري در تهران توليد ميشود که 30 درصد آنها خشک و قابل بازيافت است اما تنها پنج درصد زبالههاي خشک که حدود 5/1 درصد کل زبالههاي تهران را تشکيل ميدهد، بازيافت ميشود.بر اساس برآوردهاي صورت گرفته هر فرد شهرنشين بهطور متوسط 750 گرم و هر روستايي 350 گرم زباله توليد ميکند.مطالعات کشوري در حوزه پسماند که توسط وزارت کشور صورت گرفته نشان ميدهد که در کشور روزانه بيش از 54 ميليون تن زباله توليد ميشود که از بين 20 درصد سهم روستاييان و 80 درصد مابقي سهم ساکنان شهرهاست. اما نکته مهم اين است که تنها 20 درصد زبالههاي توليد شده در کشور براساس آمارهاي اعلام شده بازيافت ميشوند و مابقي زبالهها دفن شده و يا سوزانده ميشوند. براساس اين آمارها حدود 3 ميليون تن زباله در کشور در سال بازيافت شده و حدود 16 ميليون تن از بين برده ميشوند. زبالههايي که از بين بردن آنها مشکلات زيست محيطي بسياري نيز به دنبال دارد. اما وزارت کشور در شرايطي اين آمارها را ارئه ميدهد که سرانه توليد زباله در ايران سه برابر جهان است.
پيمانکاران پسماند حق بهکارگيري کودکان را ندارند
آذر ماه سال جاري بود که رئيس سازمان مديريت پسماند شهرداري تهران، از برخورد با پيمانکاراني خبر داد که از کودکان در جمع آوري زبالههاي شهري استفاده ميکنند.«رضا عبدلي»، با تاکيد بر اينکه در قرارداد با پيمانکاران جمع آوري زباله خشک و تر موضوع عدم به کارگيري افراد زير ۱۸ سال و بالاي ۶۰ سال در فرآيندهاي کاري ذکر شده است، گفت:« با پيمانکاراني که از اين بند قانوني عدول کنند برخورد ميکنيم.»وي افزود:« اگرچه بکارگيري کودکان در فرآيند جمع آوري و تفکيک زباله از سوي پيمانکاران قانوني به ندرت مشاهده ميشود اما در اين زمينه هيچ گونه مسامحه با پيمانکاران نداريم.»رئيس سازمان مديريت پسماند شهرداري تهران با بيان اينکه استفاده از کودکان بيشتر توسط باندهاي زباله دزد صورت ميگيرد، خاطرنشان کرد:« اين باندهاي زباله دزدي غير مجاز، افراد و کودکان را از مناطق حاشيه شهر تهران با وانت و نيسان به نقاط مختلف پايتخت ميآورند و پس از زباله دزدي آنها را به محل زندگي و کولوني خود بر ميگردانند.»«عبدلي» گفت:« تلاش ميکنيم اين موضوع را مديريت کنيم زيرا وجود اين افراد به دليل ناقل بودن، در شهر آلودگي ايجاد ميکند و حتي آلودگي بصري توليد ميکنند؛ اين افراد مورد ظلم قرار ميگيرند و حقوق اندکي دريافت ميکنند. حتي ممکن است در خوابگاهها اتفاقاتي براي آنها بيفتد. به همين دليل بايد سازمان بهزيستي، نيروي انتظامي، قوه قضاييه و ديگر نهادهاي مسئول به اين مسئله ورود کنند تا بتوانيم اين پديده را کنترل و محدود کنيم.»
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
زندگی پر رنج درهمسایگیگنج «مکران»
زندگی پر رنج درهمسایگیگنج «مکران»
زندگی پر رنج درهمسایگیگنج «مکران»
پرونده احمدينژاد سنگين تر شد
اهميت گفتگوي شرکاي اجتماعي
سردرگمی آقای رئیس کل!
سهم ٤٨ درصدي بورسکالا از معاملات
ننگ زباله گردی بر پیشانی پایتخت
خانهها خالي اما بیمشتری!
ارزان فروشی خوراک، ظلم به تولید ملی
حمايت مسکو از دمشق حتي با سلاح هسته اي
بهترين راه اصلاح ديپلماسي آمريکا