رفتارشناسی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی

نقش بی‌بدیل مردم در تحقق سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی غیر قابل‌انکار بوده و هرچه سرمایه‌های اجتماعی افزایش یافته و جایگاه مشارکت مردم در همراهی با دولت پررنگ‌تر شود محقق آرمان‌های اقتصادی و فرهنگی قابل دسترس‌تر خواهد بود. متاسفانه به علت غفلت متولیان فرهنگی در دولت‌های گذشته در زمینه‌های اقتصادی از یک سو برندگرایی به عنوان یک مقیاس در افکار بعضی از اقشار نهادینه شد و از طرف دیگر هجوم کالاهای تولید بیگانه در طیف وسیعی نه تنها باعث زیان‌های هنگفت به صنایع و واحدهای تولیدی کشور شد بلکه بیکاری بخش قابل توجهی از نیروهای کار را رقم زد. در دوران جنگ تحمیلی، صرفه‌جویی اقتصادی از سوی مردم و قناعت آنها، نکات روشن و قابل‌توجهی را در تاریخ فرهنگی جامعه به جا گذاشت اما متاسفانه این سبک و سیاق مطلوب به خاطر بی‌برنامگی و ضعف سیاست‌گذاری‌ها دوام چندانی پیدا نکرد. در ابتدای اعلام سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با توجه به ضرورت تحقق آنها ،رفتارشناسی و سهم مردم باید مشخص می‌شد، چرا که این سیاست‌ها با هدف تامین رشد پویا و بهبود شاخص‌های مقاومت اقتصادی و دست یابی
به اهداف سند چشم‌انداز 20 ساله سیاست‌های کلی با رویکردی انعطاف‌پذیر، فرصت ساز، جهادی، مولد، درون ساز ،
پیش رو و برون‌گرا تدوین و ابلاغ شد. تامین شرایط و فعال‌سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌های انسانی و علمی کشور از دیگر اهداف اقتصاد مقاومتی، اشتغالزایی و توسعه کارآفرینی در به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی است. اما تحقق این معیارهای ارزشمند بدون حضور و مشارکت فعالانه اقشار مختلف و حرکت جهادی فرهیختگان مقدور نخواهد شد. اجرای اصول اقتصاد مقاومتی باید در کنار رفتارشناسی آن تحقق پذیرد زیرا بدون ایجاد بستر‌های فکری در جامعه و جلب همکاری حداکثری نمی‌توان به اهداف مورد نظر رهبر معظم انقلاب
دسترسی پیدا کرد.


پس در رفتار شناسی اقتصادی و بستر‌های فرهنگی اجرای آن باید اعتماد اجتماعی و مبارزه عملی با فساد در اولین قدم‌ها مورد توجه قرار گیرد چرا که بروز برخی رانت‌خواری‌ها و سوءاستفاده‌های اقتصادی در بدنه اجرایی باعث تضعیف اعتماد مردم به مدیریت سیاسی به خصوص در بخش مدیران میانی شده است. نکته دیگر اینکه تشویق خانواده‌ها به مصرف تولیدات داخلی از دیگر قدم‌ها در مقاومت اقتصادی است زیرا اجرای اصول اقتصاد مقاومتی باید در کنار حفظ قدرتمندانه و عزتمندانه روابط اقتصادی با دیگر کشورهای جهان، منجر به قطع وابستگی به زورگویان بین‌المللی شود یعنی فاصله گرفتن از زندگی اشرافی و مصرف گرایی لازمه قطع وابستگی و تحقق استقلال اقتصادی و به دنبال آن قطع وابستگی اقتصادی و اجتماعی است. حالا که رئیس‌جمهور نیز اراده خود و دولت دوازدهم را به اجرای اصول اقتصاد مقاومتی متمرکز کرده باید گفت در اولین قدم‌ها باید شفاف‌سازی در مدیریت به طور گسترده انجام شود تا مردم اعتماد دوباره خود را به دولت به دست آورند و همچنین خودداری از خرید کالاهای خارجی باید از خانواده‌ها شروع شود.
متاسفانه جای خالی اراده و دلسوزی در مدیریت میانی، باعث کم‌رنگ شدن مبارزه با فساد و قاچاق شده است. زیرا تا وقتی مردم شاهد عبور خودروهای خارجی چند میلیاردی از کنار خود هستند، قطع وابستگی‌ها را باور نخواهند کرد. در صورتی که مسئولان و دولتمردان به عنوان الگوهای اصلی جامعه و گروه‌های مرجع رفتاری باید ساده‌زیستی و مصرف کالای ایرانی را از خود شروع کنند. بنابراین براساس رفتارشناسی اقتصادی وقتی خانواده‌ها اصول اقتصاد مقاومتی را از خود شروع کرده و با الهام گرفتن از الگوهای رفتاری درست این روش را ادامه دهند، خواهند دید تاکید بر اقدام بر عمل دور از واقعیت نخواهد بود.
قیمت لحظه ای ارز دیجیتال