روزنامه جمهوری اسلامی
1396/05/12
فروپاشی نهادهای عربی!
کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا اعلام کردهاند که حفظ ساختار شورای همکاری خلیج فارس یکی از اولویتهای واشنگن است. این موضع نشان میدهد که حتی از دیدگاه واشنگتن هم شورای همکاری خلیج فارس در ورطه نابودی است و حفظ آن توسط اعضای این شورا، دور از ذهن است و بایستی آمریکا برای حفظ آن وارد عمل شود و در جهت حفظ این تشکل نیم بند و کاغذی تلاش کند.با مروری به تاریخچه و کارنامه شورای همکاری خلیج فارس، بهتر میتوان گواهی داد که این ساختار، یک تشکل جوشیده از متن روابط کشورهای عضو نبوده و تامینکننده هیچ یک از نیازهای اعضا نیست و به همین دلیل در اوج بحران در روابط اعضای اصلی، هیچگونه تلاش و تحرکی که بتوان آنرا منتسب به شورای همکاری نمود، مشاهده نشده است. در این مقوله حتی میانجی گری کویت نیز از همان ابتدا به کلی ناکارآمد و غیرموثر بوده است و نمیتوان تلاشهای امیر کویت را هم به نام شورای همکاری تلقی نمود.
تقریباً با همین استدلال میتوان به این جمع بندی رسید که حتی اتحادیه عرب هم در قبال بحران کنونی در روابط 4 عضو اتحادیه واکنش قابل ذکری از خود بروز نداده و صرفاً شاهد ساکت این صحنههای پرتنش بوده است و حال آنکه انتظار میرفت این اتحادیه و سایر اعضای آن برای میانجی گری، جدیترین اثرات و نقشها را برعهده گیرند. طبعاً براساس همین محاسبات بود که طرفهائی خارج از گردونه نهادهای عربی وارد صحنه شدند و برای نزدیک ساختن مواضع طرفهای مخاصمه تلاش کردند که البته آنها نیز ناکام و سرخورده شدند. حال آنکه اگر نهادهای عربی کارآمد بودند، دیگر نیازی به نقش آفرینی کشورهای غیرعربی احساس نمیشد. اما چرا بحران کنونی در روابط قطر با عربستان، مصر، امارات و بحرین حتی علیرغم تلاش و میانجی گری آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلیس به بن بست رسیده و چشمانداز روشنی برای خروج از بحران وجود ندارد. این پدیده به دلایل متعددی به مراحل بغرنج کنونی منجر شده است که هر یک به تنهائی برای ناکامی و شکست میانجی گریها کافی به نظر میرسد. مسئله این است که هیچ یک از کشورها و طرفهائی که به عنوان میانجی وارد صحنه شده اند، واقعاً قصد بهبود مناسبات فیمابین را نداشتهاند و عمدتاً به خاطر منافع خود و پرهیز از مواجهه با آثار و تبعات درگیری طرفهای متخاصم با یکدیگر و مهار تاثیرات آن بر سیاست و اقتصاد و روابط خود، وارد صحنه و میانجی گری شدهاند.
موضوع مهمتر آنکه میانجیهای غیرعرب نه تنها درصدد حل و فصل مسئله نبودهاند، بلکه ادامه و تعمیق بحران، بیشتر از حل بحران به نفع آنها بوده و هست و در نتیجه برای حل مشکل کنونی، صادقانه وارد صحنه نشدهاند و در واقع قرار نبوده کاری از پیش ببرند و مشکل گشائی کنند.
این برای دنیای عرب کاملاً نشانه سرشکستگی است که نتوانسته و نمیتواند مسائل و مشکلات درون حوزه کشورهای عرب را هم حل و فصل کند و راهکار مثبتی برای رفع موانع در مسیر بهبود مناسبات اعضای اتحادیه پیشنهاد و عملیاتی کند. البته اتحادیه عرب، آن هم با مروری به کارنامه سیاه آن در قبال بحران سوریه، ماجرای فلسطین و معرفی حزبالله لبنان و سایر گروههای مقاومت جهادی به عنوان تروریست و بالاتر از همه، دریوزگی و التماس به اشغالگران صهیونیست، دیگر اعتبار و پایگاهی در میان ملتهای عرب ندارد که بخواهد آنرا برای حل و فصل بحران قطر هزینه کند.
باقیمانده حیثیت و اعتبار اتحادیه عرب آن زمان برباد رفت که کرسی سوریه در اتحادیه را به مشتی تروریست اجارهای موسوم به «ارتش آزاد سوریه» واگذار کرد و با فشار عربستان و سایر حامیان تروریسم لجام گسیخته در سوریه و عراق، جاده صاف کن داعش و سایر تروریستها شد. بقایای آبروی اتحادیه عرب آنروز پایمال شد که حزبالله لبنان و سایر گروههای مقاومت ضد اشغالگری را تروریست نامید و حال آنکه اگر ذرهای غیرت و حمیت عربی میداشت، بایستی اعتراف میکرد که حزبالله لبنان فخر دنیای عرب است که به تنهائی توانسته برای نخستین بار در طول تاریخ معاصر، پوزه اشغالگران صهیونیست را به خاک بمالد و حتی بدون هیچگونه مذاکره و توافقی، اشغالگران صهیونیست را از لبنان اخراج کند و به عقب نشینی خفت بار وادار نماید. اگر اتحادیه عرب تا این حد و اندازه قادر به درک حقایق عینی و ملموس نیست و یا اعتراف به حقایق را به مصلحت خود نمیداند، هر خفتی را که بر آن تحمیل کنند، سزاوار آن است. جای ملامت و گلایه چندانی نیست که چرا بیگانگان در بحران قطر پیشقدم شدهاند و برای حل این معضل بینالعربی، از یکدیگر سبقت میگیرند؟ تا روزی که سران عرب، حقایق عینی و ملموس را وارونه جلوه میدهند و با اشغالگران صهیونیست نرد عشق میبازند، انتظار معجزه از اتحادیه عرب و سایر نهادهای غربی، کاملاً بیهوده است.
همگی به خاطر داریم که بحران کنونی قطر چگونه شکل گرفت و از کجا آغاز شد. ریاض سعی داشت اجماع 55 کشور عربی و اسلامی را با دروغ و فریبکاری علیه ایران و جبهه مقاومت سازماندهی کند ولی نتوانست نزدیکترین متحدین و همفکران خود را نیز متقاعد کند و همراه سازد. ریاض حتی به این هم اکتفا نکرد و برای دشمنی با ایران تلاش کرد همراهی و نظر مساعد رژیم تل آویو را نیز جلب کند. البته این از شگردهای همیشگی صهیونیستها بوده و هست که اهداف و برنامههای دلخواه خود را از زبان مخاطبین خود تکرار کنند که خواسته و آرزوی مخاطبین تلقی شود.
حاصل این تلاشهای بدفرجام، فروپاشی اجماع 55 کشور عربی و اسلامی در همان نخستین روزهای شکل گیری این اجماع شوم بود که فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس و عقیم شدن اتحادیه عرب را نیز به دنبال داشت. اما آیا دنیای عرب از این همه تجربههای ناموفق که حتی پیش از وقوع شکستها و ناکامیها نیز قابل ارزیابی و پیشبینی بود، عبرت میگیرد و درسهای لازم را میآموزد؟! این سئوال مهمی است که برای آن هر پاسخی را میتوان ارائه کرد و ثابت نمود که اعراب از ضرباتی که خود بر پیکره دنیای عرب وارد کرده اند، نیز تاکنون غافل بودهاند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
رئیس کل بانک مرکزی:
تا پایان شهریور صفی برای دریافت وام ازدواج نخواهیم داشت
تنفیذ رئیس جمهوری منتخب،امروز و تحلیف شنبه
سازمان ملل: مننژیت نیز در یمن شیوع پیدا کرد
قائم مقام وزیر راه: سالانه 220 هزار واحد مسکن مهر در دولت یازدهم واگذار شد
ایران و کره جنوبی برای اجرای طرحهای حوزه انرژی تفاهمنامه امضا کردند
ترامپ: کاخ سفید آشغال واقعی است
فروپاشی نهادهای عربی!
آستان مصفای رضوی در آستانه سالروز ولادت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) گلباران و چراغانی شد
نخست وزیر سابق سوئد:
ترامپ با نابودی توافق هستهای، با اروپا نیز دچار بحران میشود
شمخانی:
اقدامات متقابل ایران در مقابل بدعهدی آمریکا در برجام، هماهنگ و موازی خواهد بود
تحلیل سیاسی هفته