روزنامه جوان
1397/05/22
حس خوب حماسه در «تنگه ابوقریب»
آنچه در کنار تکنیک بالای فیلم تنگه ابوقریب به طور موازی آن را به اثری بزرگ تبدیل میکند ایمان و ارادهای است که در کل فیلم جاری و ساری است. مخاطب کاملاً عزم جزم و روحیه بالای رزمندگان در دفاع مقدس را به چشم میبیند و باور میکند. صحنه ها، دیالوگها و فضاسازیها ابداً شعاری و کلیشهای از کار درنیامده است، اما نقطه ضعف فیلم همان ضعف همیشگی سینمای ایران یعنی داستانگویی است.بچههای گردان عمار تازه از خط پدافندی برگشته بودند، به آنها مرخصی داده بودند تا برگردند تهران، چون بیشترشان بچه تهران بودند. حمام رفتند و آماده شدند و بلیت قطارشان را دریافت کردند. قطارهای اندیمشک معمولاً بعد از ظهر به راه میافتد. ساعت
۱۱ - ۱۰ صبح اعلام کردند که عراق به تنگه ابوقریب حمله کرده است و هیچ کسی را نداریم که برود جلوی آنها بایستد، میگویند که گردان عمار را بفرستید، اطلاع میدهند که گردان عمار آماده شدهاند که بروند مرخصی. دستور میدهند که گردان عمار را برگردانید به تنگه ابوقریب. بچههای گردان عمار را برمیگردانند به پادگان دوکوهه، سریع تجهیزات میدهند و با کامیون آنها را به خط میفرستند. از وقایع مهم آن روز میتوان به شهادت غلامرضا صالحی قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) اشاره کرد که در تنگه ابوقریب روز ۲۲ تیر شهید شد. «تنگه ابوقریب» اسم داستان رشادتها و ایستادگیهای بچههای گردان عمار است.
حماسهای که حکومت میکند
بهترین فیلم جشنواره سی و ششم فجر که بهمن سال گذشته برگزار شد داستانش درباره همین ماجراست. تنگه ابوقریب را فیلمسازی ساخته که اساسا کسی از او نه انتظار آن را داشت که فیلمی دفاع مقدسی بسازد و نه او تا پیش از این چنین تمایل یا گرایشی را از خود نشان داده بود، اما نتیجه کار بهرام توکلی تقریبا غافلگیرکننده از کار درآمده است. در تنگه ابوقریب با وجود غلبه تکنیک از حماسه و معنویت و حال و هوای حقیقی رزمندگان در جنگ شمهای دیده میشود، اما نقطه ضعف تنگه ابوقریب در دو نکته خلاصه میشود؛ اول اینکه فیلمساز در داستانگویی موفق عمل نکرده است و بیش از همه نیروی خود را بر کارگردانی خیره کننده سکانسهای جنگی متمرکز کرده است. نقطه ضعف بعدی تنگه ابوقریب خشونت زائد فیلم است تا جایی که فیلم را تا لبه یک اثر ضد جنگ جلو برده، اما روح مثبت و حماسی حاکم بر فیلم مانع پرت شدن آن شده است.
به نظر میرسد فیلمساز تا حدودی تحت تاثیر سکانس افتتاحیه شاهکار استیون اسپیلبرگ درباره جنگ دوم جهانی بوده و الحق والانصاف در ساخت صحنههای جنگی هم سربلند بیرون آمده است، اما گویی که در همان سکانس افتتاحیه نجات سرجوخه رایان گیر کرده و یادش رفته که فیلم اسپیلبرگ پس از یک درگیری جنگی در سکانس اولیه وارد داستانگویی میشود و کاراکترهایش در مسیر داستانی پرکشش و جذاب به پختگی میرسند و مخاطب با آنها همذات پنداری میکند، اما بهرام توکلی در تنگه ابوقریب، غرق در فضاسازیهای جنگی شگفت انگیز شده و تا حدودی حق داستانگویی را ادا نکرده است.
موقعیت مکانی مبهم
از این جهت شاید بتوان تنگه ابوقریب را تا حدی تکنیک زده دانست، البته فضاسازیها درخشان از کار درآمده و بعضاً صحنههای عاطفی و انسانی خوبی هم رقم خورده است، اما مخاطب نمیتواند موقعیت مکانی حوادث را تشخیص بدهد. برای توصیف این ضعف شاید باز هم بد نباشد از نجات سرجوخه رایان مثال بزنیم. در سکانس افتتاحیه فیلم اسپیلبرگ در همه صحنهها دقیقا موقعیت قوای دشمن و نیروهای خودی مشخص است. خودیها از سمت دریا در حال پیشروی به سمت ساحل هستند و قوای دشمن هم موقعیت ساحل را در دست دارند و ما دقیقا میدانیم که قرار است چه موقعیتی از دشمن توسط قوای متفقین فتح شود، اما در تنگه ابوقریب ما با دوربینی مواجهیم که مدام دور سر خود میچرخد و از هر طرف دشمن هجوم میآورد؛ دوربینی که علاقه زیادی به همسطح بودن دارد و به ندرت از زمین فاصله میگیرد تا شما بدانید موقعیت نیروها در چه شرایطی قرار دارد. وقتی فیلمساز لازم نمیبیند که اطلاعات دقیقی را به مخاطب بدهد.
نکته دیگر درباره فیلم تنگه ابوقریب این است که فیلم تا حدود زیادی در خشونت متوقف مانده و واضح است که فیلمساز قصد دارد مدام آن چهره زشت و بیریخت جنگ را به رخ مخاطب بکشد و شما مدام به خود بگویید که جنگ چه چیز بدی است در کنار این البته شجاعت و دلیری رزمندگان ایرانی برای دفاع از وطن هم تاثیرگذار از کار درآمده است. فیلمساز در تلفیق فضای احساسی و حماسی موفق عمل کرده، ما با کاراکترها ارتباط برقرار میکنیم و دوست داریم بدانیم چه اتفاقی برای آنها رقم میخورد. اگرچه داستان دندانگیری در کار نیست، اما شخصیتها تا حدودی به دل مخاطب مینشینند و توان برقرار کردن ارتباط حسی را دارند. ما با آنها احساس نزدیکی میکنیم، چون فیلمساز توانسته موقعیتهای ناب و باورپذیری برای ما خلق کند و کاراکترهایش را درون فضایی بحرانی و حساس قرار بدهد، اماای کاش فیلم بیش از آنکه در فضای خون و آهن و گلوله متوقف بماند قدری آرام میگرفت و برای ما وجوهی دیگر از جنگ را نیز به تصویر میکشید.ای کاش تنگه ابوقریب در کنار قاب بندیهای شگرف و فیلمبرداری حرفهای و فضاسازیهای بدیع قدری بیشتر به دنیای شخصیتهایش ورود میکرد.
روح ایمان و اراده
البته تا همین جای کار هم بهرام توکلی فیلم دفاع مقدسی خوبی ساخته است. خون پاشیدنهای متوالی ناشی از انفجارهای پی در پی سبب نشده که ما مانند برخی آثار ضعیف درباره دفاع مقدس صرفاً ناله و ویرانی و درد و بیچارگی و ضجه موره را شاهد باشیم. دلاوری و شجاعت و روحیه خوب کاراکترها از این آسیب جلوگیری کرده است. یکی از نکات مثبت فیلم هم همین مورد است که ما در کاراکترهای تنگه ابوقریب به رغم شرایط جنگی کاملاً خشن روحیههایی پولادین، قوی، جنگجو، مصمم و با اراده میبینیم و فداکاری برای رسیدن به هدف در اعمال و رفتار همه شخصیتها جاری و ساری است. هیچ کاراکتری در هیچ صحنهای روحیهاش را نمیبازد و آیه یأس نمیخواند. آنچه در کنار تکنیک بالای فیلم به طور موازی آن را به اثری بزرگ تبدیل میکند ایمان و ارادهای است که در کل فیلم جاری و ساری است. مخاطب کاملاً عزم جزم و روحیه بالای رزمندگان در دفاع مقدس را به چشم میبیند و باور میکند. صحنه ها، دیالوگها و فضاسازیها ابداً شعاری و کلیشهای از کار درنیامده است. بهرام توکلی در کنار به تصویر کشیدن چهره زشت و خشن جنگ به طور موازی ایمان، شجاعت و حماسه را نیز به تصویر کشیده است به طوری که تماشاگر با آن صحنه پایانی به یاد ماندنی و ماندگار و زیبای فیلم که پیروزی در ذره ذرههای آن هویداست و با چهره معصوم و دلاورانه آن بسیجی کم سن و سال پیوند خورده همراه با حسی غرورآفرین و مثبت از روی صندلیها بلند میشود. همه آن چیزی که از دل این همه خشونت سربرمیآورد زشتی جنگ نیست و ما به زیباییهای جنگ هم ارجاع داده میشویم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
حس خوب حماسه در «تنگه ابوقریب»
آپارتاید تلآویو دهها هزارمعترض عرب را به خیابانها کشاند
مفسدان اقتصادی با نام و تصویر محاکمه میشوند
سهم کشورها از دریای خزر تعیین نشد
ابلاغ فرمان ۴ مادهای بسیج در مبارزه با محتکران
دروغ تاریخی بیبیسی
دروغ تاریخی بیبیسی
اتحادیه اروپا: عربستان درباره دستگیری فعالان توضیح دهد
دولت ترامپ در گرداب بزرگترین کسری بودجه
توضیح شرکت الکترو استیل
مس سونگون ایران قهرمان جام باشگاههای فوتسال آسیا شد
هزینه ۴۰۰ هزار تومانی جمعآوری هر قلاده سگ برای شهرداری تهران